الف) هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است | برود از دل من، وز دل من آن نرود (حافظ) | |
ب) کسی با او نه و او با همه کس | نماند هیچ کس، او ماند و بس (کرمانی) | |
پ) در نیابد حال پخته هیچ خام | پس سخن کوتاه باید؛ والسّلام (مولوی) | |
ت) همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی | همه بیشی تو بکاهی، همه کمّی تو فزایی (سنایی) | |
ث) شکر ایزد که به اقبال کله گوشۀ گل | نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد (حافظ) |