الف) کس چون تو طریق پاک بازی نگرفت | با زخم نشان سرفرازی نگرفت | |
زین پیش دلاورا، کسی چون تو شگفت | حیثیت مرگ را به بازی نگرفت! (حسن حسینی) | |
ب) برای وصف میدان های پرمین | برای وصف خال و زلف چین چین | |
نه در شیراز و نه در شهر گنجه | «نظامی» می شوم در «قصر شیرین» (علی سهامی) |