جواب تشریحی فعالیت صفحه 86، کتاب درسی، مطالعات اجتماعی هشتم

- 2سوال

فعالیت صفحه 86

مطالعات اجتماعی هشتم کتاب درسی
نسخه 1402 - صفحه 86 - سوال 1
کاربرگ 9:
متن ها را بخوانید و به پرسش ها پاسخ دهید.
1- من در یکی از روستاهای نیشابور به نام کُندر، زاده شدم. درس خواندم و در ادب فارسی و عربی، مهارتی حاصل کردم.
نخستین سلطان سلجوقی مرا به عنوان کاتب (نویسندۀ فرمان ها و نامه ها) برگزید و چون در این سمت خودی نشان دادم، منصب مهم وزارت را در حالی که جوان بودم، به من سپرد. من نقش مؤثری در گسترش حکومت سلجوقیان به عهده گرفتم و تلاش کردم تا رسم کشورداری را به حاکمان جدید بیاموزم و اوضاع مملکت را سر و سامان دهم. تا مرگ اولین سلطان سلجوقی به مدت بیست سال وزیر بودم. من به عنوان یک ایرانی به زبان مادری خود یعنی زبان پارسی، علاقه مند بودم و برایم ناخوشایند بود که دفترهای ایران و فرمان های حکومتی و نامه ها به زبانی غیر از فارسی نوشته می شد. به همین سبب دستور دادم دفترها و نامه ها به خط و زبان فارسی نوشته شود و این رسم برای همیشه در ایران ماندگار شد. بر اثر دسیسۀ رقیبم که در اندیشۀ جانشینی من بود، آلب ارسلان، دومین سلطان سلجوقی، فرمان به برکناری و سپس قتل من داد. چون فرمان قتل خود را دیدم، به جانشینم پیغام دادم: «وزیر را بگو، بد رسمی نهادی و وزیر کشتن را به سلاطین آموختی. عجب، اگر بر خود و نسل خود، این معنی باز نبینی».
2- من در توس به دنیا آمدم. در زمان آلب ارسلان، ملکشاه پسر و جانشین او، وزیر بودم. در سی سال وزارتم، تلاش زیادی برای گسترش قلمرو و قدرتمندی حکومت سلجوقی انجام دادم. آلب ارسلان و ملکشاه به کمک و راهنمایی های من، موفق شدند رقیبان و مخالفان را از سر راه بردارند و به امور کشور نظم بدهند. من برای آبادانی و عمران سرزمین خود و رونق تجارت و کشاورزی کوشش زیادی کردم. در دوران وزارت من، فعّالیت های اقتصادی رونق یافته و خزانۀ دولت، وضع مطلوبی داشت.
من همچنین مدارس و بیمارستان های زیادی بنا کردم. کتابی به زبان فارسی با عنوان «سیاست نامه» نوشتم و در این کتاب آیین فرمانروایی و راه و رسم کشورداری را به صورت پند و اندرز بیان کردم.
قدرت و نفوذ فراوان من و بستگانم، حسادت و دشمنی عده ای را برانگیخت. رقیبان من می کوشیدند ملکشاه را بر ضد من، تحریک کنند. وقتی یکی از فدائیان اسماعیلیه، کاردش را در بدنم فرو کرد، به یاد آخرین پیغام وزیر قبل از خود افتادم.
1- شخصیت های متن (1) و (2)، چه کسانی هستند؟
2- کدام یک از این دو در حوزۀ زبان و ادب فارسی، اقدام مهمی انجام داده است؟ چگونه؟
3- پیغامی که در انتهای متن (1) آمده، خطاب به چه کسی بود؟
4- هدف شخصیت متن (2) از نگارش سیاست نامه چه بود؟
5- اقدامات مشترک هر دو شخصیت چه بود؟